سفر به شمال با آتین
امیدوارم تعطیلات حسابی بهتون خوش گذشته باشه
اندر احوالات تعطیلات ما:
روز جمعه 16 / 2 با دوتا از دوستای بابا و خانواده شون عازم شمال شدیم از جاده قزوین به سمت رشت رفتیم اول رفتیم امازاده هاشم اما اونقدر شلوغ بود که جایی برای نشستن پیدا نکردیمو باز به راهمون ادامه دادیم
نهارو تو یه پارک جنگلی خیلی باصفا نرسیده به رشت خوردیم و تا غروب همونجا استراحت کردیم هوا خیلی گرم و شرجی بود ...اما خدارو شکر از غروب به بعد و همینطور روزهای بعدش هوا خنک شد
غروبشم رفتیم لاهیجان و شهربازی و ... بین غرفه های صنایع دستی دنبال یه چیز جالب برای آتین می گشتم که به عنوان یادگاری از این سفر براش بگیرم و نگه دارم
آخر یه کفش خیلی بامزه براش گرفتم که بعدا" عکسشو میذارم
دو شب اول رو خونه یکی از دوستای خوب شمالی بابا موندیم .
روزا رو که فقط به تفریح و گشت و گذار می گذروندیم و از این شهر به اون شهر می رفتیم و شب که میشد برمی گشتیم خونه دوستمون
اما شب سوم توی شهر تنکابن یه سوییت اجاره کردیم که چشم انداز عالی ای به دریا داشتو روز چهارم از جاده چالوس برگشتیم خونه مون. البته روز که نه...
اینقدر بین راه وایسادیم و از طبیعت لذت بردیم و خوش گذروندیم که ساعت ده و نیم شب رسیدیم خونه
فقط حیف وقت نکردیم از نمایشگاه لاله ها دیدن کنیم...
واقعا" به این سفر احتیاج داشتم خیلی تو روحیه ام تاثیر داشت
خدارو شکر چند روز عالی رو گذروندیم به آتین هم حسابی خوش گذشت
از اونجا که آتین عاشق آبه برای دریا کلی کیف میکرد
خیلی هم دخمل خوب و خوش سفری بود و اصلا" اذیت نکرد ...
قربونش برم که اینقدر خانوم شدهههههههه
اینم از اولین شمال رفتن آتین جونم
********************************************************
اولین نگاه آتینی به دریا:
و اما لبخند حاکی از رضایت